ورزش

چرا این باخت ناراحتم میکند اما عصبانی نمیشوم؟
ملوان تنها تیم فوتبال دنیاست که از تماشای شکستش آزار میبینم. از وقتی که یادم میآید هیچ تیم دیگری چنین حالتی برایم نداشته و احتمالاً نخواهد داشت.

هوادار و بازیکن
یک زمان هیچ فاصلهای بین هوادار و بازیکن این تیم نبود. ملوان فقط یک «بزرگتر» داشت و تمام آن درجهداران و افسران سپیدپوش و آزاده، همراهِ وفادار بودند و نگاهبان.

هوادار ملوان
روزهای کودکیام به بازی بیپایان فوتبال در کوچه و باغهای انزلی گذشته است و با ملوان، عشق به پیراهن یک باشگاه را فهمیدهام. هیچ رنگ دیگری برایم معنا ندارد و به خاطر هیچ پرچم و پیراهن دیگری، فریاد نمیکشم و اندوهگین نمیشوم.

هادی آمیغ
هنوز هم معتقدم هیچ لذتی عمیقتر از بازی فوتبال وجود ندارد و هیچ شعفی در جهان نیست که با لحظهی رساندن توپ به تور دروازهی یک حریف قدر، برابری کند. هنوز هم فقط برای تجربهی بازیهای «تا آخرین نفس» در کوچهها و زمینهای فوتبال انزلیِ آن روزهاست که حاضرم به کودکی برگردم… با این همه…

سقوط ملوان
آنهایی که سقوط و نابودی «ملوان» را جدی نمیگیرند، متوجه این حقیقت نیستند که در درازنای تاریخ این شهر، دامنهی تأثیر و اهمیت «ملوان» از یک باشگاه ورزشی فراتر رفته و به محل تبلور هویت جمعی مردمان انزلی تبدیل شده است.

سیروس قایقران
سیروس قایقران را با خندههایش به یاد میآوریم؛ با فوتبال نبوغآمیزش؛ و با خاطرات خوبی که برای ما ساخت.

بهمن صالحنیا
کمتر کسی هست که نداند بهمنخان صالحنیا با «ملوان»اش چه تأثیری بر فوتبال ایران گذاشته است. تیمی که او بنیان گذاشته، سرشت اجتماعی یک شهر را تغییر داده و آوازهی مهمترین بندر شمالی ایران را با نامی که پیش از او وجود نداشت، بر سر زبانها انداخته است.

باشگاه شهرداری
با شنیدن خبر انتصاب هیأت مدیرهی باشگاه شهرداری بندرانزلی (در هفته گذشته) و تصویب اساسنامهی جدید آن (در هفتهی آینده)، این پرسش مطرح میشود که بهترین وظیفهی قابل فرض برای چنین مؤسسهای چه باید باشد؟

جواد صالحنیا
مرحوم جواد صالحنیا (برادر بزرگتر بهمن خان) و چپپای گلزن و نامیِ تیم فوتبال کلونی انزلی در مصاف با حریف