دستفروش و معماری

سازه‌های موقت و ارزانی که کسبه‌ی حاشیه‌نشین و کم‌درآمد در شهرهای گیلان می‌سازند، هرچند گاهی برای مستندنگاران اجتماعی و هنرمندان این حوزه جذابند اما نمونه‌ای آشکار از آشفتگی و آلودگی بصری در معماری شهری هستند. به این سقف چوبی ناپایدار که با پلاستیک (پرکابردترین متریال در بازارهای مکاره گیلان) پوشیده شده و با طناب‌های پرشمار تقویت شده نگاه کنید. چه چیزی باعث می‌شود تا برپایی این سازه به امری طبیعی تبدیل شود؟ ویرانی دیوارهای مجاور؟ نوع کسب‌وکار؟ یا مناسبات غیرقانونی متداول در لایه‌های زیرین مدیریت شهری؟
طرح این موضوع به عنوان یک مسئله نیازمندِ راه‌حل در نزد مدیران شهریِ پریشان و سردرگرمِ گیلان، باعث می‌شود آن‌ها به سه گزینه‌ی سردستی و هرسه اشتباه متوسل شوند: ۱. با قوه‌ی قهریه دستفروش را از خیابان حذف کنند. ۲. عوارضی برای حضور دستفروش وضع کنند و با دریافت پول، جنبه‌ی قانونی به هرنوع سازه‌ای ببخشند. ۳. با ساخت یک سازه‌ی زشت و بی‌تناسب و صلب و اجاره‌ی آن به دستفروش، مشکل را بزرگتر نمایند! واضح است که هیچ‌کدام از این تصمیم‌ها دو اصل «حق دستفروش بر شهر» و «معماری شهری زیبا و واجد کارکرد» را همزمان محقق نمی‌کند و در نتیجه مسیری نادرست است. پس چاره چیست؟ به نظرم ارزانترین راه‌حل خلاقانه، تأسیس واحدی چابک، دانشی و در پیوند مستقیم با جامعه است که هم از پشتوانه‌ی قانونی مدیریت شهری برخوردار شود و هم فارغ از محدودیت‌های بوروکراتیک و مالی سازمان شهرداری باشد. چیزی شبیه یک استودیوی معماری تجربه‌گرا و غیرتجاری که از مدل‌های دفاتر تسهیل‌گری نیز استفاده کند. از آنجایی که اکثر شهرداری‌های گیلان نه بدنه‌ی کارشناسی مناسبی در چنین رشته‌هایی دارند و نه واحدهای اجتماعی توانمندی دارند، تأسیس چنین واحدی می‌بایست با مشارکت یک دانشکده معماری و سازمان‌های مردم‌نهاد انجام شود. دانشجویان دانشکده و اساتید سرپرست آنان، دانش ارزان مورد نیاز این پروژه را تأمین می‌کنند و سمن‌ها ارتباطی ارگانیک و بهینه میان سه گروه ذی‌نفعان، دانشگاهیان و استادکاران بومی برقرار می‌کنند تا بدون درگیری‌ها و تضاد منافع مرسوم، به نتیجه‌ای مطلوب برای همه (و برای شهر) برسند. اما شاید مهمترین چیزی که لازم است در این فرآیند نظارت شود، تفکر جاری در طراحی سازه‌ها باشد که می‌بایست طراحی متناسب با اقلیم، فرهنگ و رویکردهای بومی را فدای تجربه‌گرایی یا نوگرایی در معماری نکند.