هشت نه سال پیش بود که از پرستو حقی خواستم با سبک شخصیاش در تصویرسازی، یک فریم انزلی برایم «بسازد»؛ که ساخت. عکس آن تابلو چند سالی در اینترنت گشت و در این مدت پرستو حقی هم برای تحصیل هنر به ینگه دنیا رفت و برگشت و هنرمندِ شناختهتری شد با چندین پروژهی جهانی .یک روز نویسندهای فرانسوی آن فریم «انزلی» را دید و عاشق شهری شد که هیچوقت ندیده بود. برای آن شهر داستانی نوشت و از پرستو خواست تا این جهان برساخته را با نقاشیهایش کامل کند. حاصل این همه شد کتابی تماشایی به نام «بندرانزلی»، چاپ فرانسه. پرستو نوشته: «به گمانم هر انسانی شبیه به یک شهر است. جایی که می تواند خودش را در آن بیابد. مهم نیست که آن جا متولد یا زندگی کرده باشد، شاید حتی هیچ وقت آن شهر را از نزدیک ندیده است اما جایی است که شبیه به اوست، همزاد اوست. من در رشت به دنیا آمده ام اما شهر من انزلی است یا اینطور بگویم من و انزلی شبیه به یکدیگر هستیم. سکوت پیوسته ی انزلی و آرامش این بندر، حکایت از شهری منزوی دارد که در تنهایی خود به زندگی ادامه می دهد. بندری که روح و جان هر موجودی در آن آرام می گیرد یا به قول بودلر: بندر اقامتگاه فریبنده ای است برای جانِ به تنگ آمده از پیکار های زندگی. کتاب بندر انزلی «Le port d ‘ Anzali» تصویری از من و این شهر است.»
*
پینوشت: کتاب را از آمازون میشود خرید. با این مشخصات:
Le Port d’Anzali
Auteur: de Pog
Auteur: Parastou Haghi
Langue : Français
بندرانزلی چاپ فرانسه
