All Posts By Arvin Ilbeigi

جشنواره‌های سینمای مستند

جشنواره‌های سینمای مستند

این فهرستی است از مشهورترین جشنواره‌های سینمای مستند در جهان. از جشنواره‌هایی که مختص این نوع سینما است تا آن‌ها که بخشی را به فیلم مستند اختصاص داده‌اند. بعضی تاریخ‌ها بسته به سیاست جشنواره‌ها ممکن است متفاوت از چیزی شود که در زیر آمده است. سعی می‌کنم این فهرست، روزآمد بماند و جشنواره‌های نو به آن افزوده شوند.

لینکدین برای سینماگران

لینکدین برای سینماگران

لینکدین بزرگترین شبکه متخصصان و کسب و کارها در جهان است که صدها میلیون عضو دارد. لینکدین مأموریت خود را «متصل‌ساختن متخصصان جهان به هم» تعریف کرده تا آنها را سازنده‌تر و موفق‌تر کند.

ملوان و مسئولیت‌های یک استان

ملوان و مسئولیت‌های یک استان

فصل جدید لیگ برتر فوتبال ایران را ملوان در حالی آغاز می‌کند که با وجود تمام برتری‌ها و موفقیت‌های اجتماعی و سازمانی ذکر شده، همچون نماد زیبای خویش، قوی سپید تنها و آسیب‌پذیری در میانه‌ی هزار طوفان و کمین‌گاه است. مناسبات بیمار اقتصادی و هزینه‌های سرسام‌آوری که هر باشگاه نابرخوردار از ‌حمایتها‌ی دولتی را به هراس می‌افکند، ممکن است ابتکار عمل را از دست مدیران جوان و خوش‌فکر ملوان خارج کند و رؤیای سپیده‌دم ساحل‌نشینان، خیلی زود به کابوسی تلخ بدل شود. مگر آنکه نه فقط در انزلی بلکه در همه‌ی گیلان، ملوان را فرصتی برای توسعه‌ی جامعه‌ی محلی بدانند و‌ بدون حب و بغض و بخشی‌نگری، بکوشند تا حقوق لازم را از دولت کم‌اعتنا به توسعه، بستانند و به مدیران توانمند این باشگاه منتقل کنند.

دستفروش و معماری

دستفروش و معماری

سازه‌های موقت و ارزانی که کسبه‌ی حاشیه‌نشین و کم‌درآمد در شهرهای گیلان می‌سازند، هرچند گاهی برای مستندنگاران اجتماعی و هنرمندان این حوزه جذابند اما نمونه‌ای آشکار از آشفتگی و آلودگی بصری در معماری شهری هستند. به این سقف چوبی ناپایدار که با پلاستیک (پرکابردترین متریال در بازارهای مکاره گیلان) پوشیده شده و با طناب‌های پرشمار تقویت شده نگاه کنید. چه چیزی باعث می‌شود تا برپایی این سازه به امری طبیعی تبدیل شود؟ ویرانی دیوارهای مجاور؟ نوع کسب‌وکار؟ یا مناسبات غیرقانونی متداول در لایه‌های زیرین مدیریت شهری؟

به یاد احمد نوری‌زاده

به یاد احمد نوری‌زاده

بعضی آدم‌ها انگار برای برهم‌زدن قواعد‌ زندگی متولد می‌شوند؛ همان قواعد‌ چرند و مزخرفی که زندگی را شبیه داستان‌های پاورقی مجله‌های قدیم و روزمرگی‌های تصویریِ ماسیده بر توییت و پست و استوری آدم‌های جدید می‌کند؛ زندگیِ جاری در باریکه‌ها.
احمد نوری‌زاده، پسرک بی‌دفاع خیابان متروپل، مرد نامدار فرهنگ ایران و‌ ارمنستان، پیرمرد عزلت‌نشین آسایشگاه کهریزک، یکی از آن آدم‌ها بود.

ثروت سیزده، فرصت است یا تهدید؟

ثروت سیزده، فرصت است یا تهدید؟

در جشن سیزده‌بدر چند گیلانی از شهرهایشان خارج می‌شوند و به طبیعت می‌روند؟ ‌چند نفر به جنگل می‌روند؟ چند نفر ساحل دریا را برمی‌گزینند؟ چند نفر در حاشیه‌ی تالاب‌ها و رودخانه‌ها اردو می‌زنند؟ چند نفر به روستای مادری خود بر می‌گردند؟ چند نفر ترجیح می‌دهند در شهر بمانند و به ساعتی تفرج در باغ‌ها و پهنه‌های طبیعی شهر بسنده کنند؟ اگر نگویم همه، بیشتر مدیران شهری و مدیران استانی گیلان که متولی اقتصاد این منطقه‌اند، پاسخی برای این پرسش‌های ساده ندارند.

با آزارگر نامدار چه کنیم؟

با آزارگر نامدار چه کنیم؟

همه‌ی مایی که در ساحت فرهنگ و هنر گیلان فعالیت جدی داشته‌ایم و امروز سعی می‌کنیم با «راویان آزار» همدلی کنیم، در گذشته نیز از سوءاستفاده‌های منتهی به آزار جنسی برخی از فعالان این عرصه آگاه بوده‌ایم. چیزی که بیش از همه بر چگونگی برخوردمان اثر گذاشته، جایگاه ما در مناسبات قدرت است.

یادی از یک بنا

یادی از یک بنا

چند عکس از اولین ساختمان اداری بندرگاه نوین انزلی که چند سال پیش، مزاحمِ طرح‌های توسعه‌ی بندر تشخیص داده شد و به فرمان مدیران وقت اداره کل بنادر و دریانوردی استان گیلان از صحنه روزگار محو گردید. نه از سنگ اعتراضی برآمد، نه از نگاهبانان میراث فرهنگی و مسئولین محلی.‌

حقیر و سمبلیک

حقیر و سمبلیک

اینجا گران‌بهاترین پهنه‌ی گردشگری ایجاد شده در نتیجه‌ی طرح توسعه‌ی بندرگاه قدیمی بندر انزلی است و این بنای مصیبت‌بار را اداره کل بنادر و دریانوردی استان گیلان با توسل به تراوشات مغزی پیمانکاران یا مشاوران قدرتمندش ساخته است!