مسئله‌ی سهم از بودجه

2018-01-07
1 min read


این روزها لایحه‌ی بودجه‌ی سال آینده‌ی ایران در مجلس مطرح شده است و بر اساس پیش‌نویس، ۲۰۸۱ میلیارد تومان به استان گیلان خواهد رسید (حدود ۸۰۰ هزار تومان در سال٬ به ازای هر نفر گیلانی). اینکه این عدد چطور بین شهرستان‌های مختلف تقسیم خواهد شد، تا حد زیادی در روند تدوین برنامه قطعی شده و تحلیل میزان موفقیت فرمانداری انزلی در سهم‌خواهی از آن، در حوصله‌ و توان این رسانه نیست. اما می‌توان پرسش ساده‌ای مطرح کرد: به راستی در طراحی منطق و استراتژی این توزیع، سهم توجه به آمار اشتغال هر شهرستان چقدر بوده است؟
وضعیت بیکاری بندرانزلی نه تنها بحرانی ست، که از تمام شهرستان‌های گیلان هم وخیم‌تر است. طبق آخرین سالنامه‌ی ‌آماری منتشرشده، نرخ بیکاری شهر ما نزدیک به ۲۴ درصد است!! این مقدار، دو برابر نرخ متوسط بیکاری در کل استان و نزدیک به دو برابر نرخ بیکاری در هر دو شهر مجاور است. نسبت شاغلین مرد به زن هم وضعیت تکان‌دهنده‌ای دارد و اگرچه شرایط هیچ کجای گیلان در این مورد خوب نیست، بدترین آمار نابرابری جنسیتی در اشتغال، به نام انزلی ثبت شده است: نیمی از زنان انزلی بیکارند! یادمان نرود در مورد شهری حرف می‌زنیم که با وجود وسعت اندک، پایگاه و مرکز شیلات گیلان، گمرک گیلان، بندر و دریانوردی گیلان و نیروی دریایی شمال ایران است! چطور می‌شود که یک شهر کوچک از این همه امتیاز بزرگ نتواند استفاده کند و اینقدر از روند توسعه همسایگانش عقب مانده باشد؟!
واقعاً موضوع بر سر رقابت شهرها نیست. من هم معتقدم که سرنوشت اقتصادی و اجتماعی هر شهری بر آبادی‌های مجاور و کل منطقه تأثیر می‌گذارد و حاصل جدال‌های تنگ‌نظرانه، در نهایت همان سوراخ‌کردن کشتی در جای خود است. اما آیا عجیب نیست که مهم‌ترین بندر تجاری ایران در دریای کاسپین (از سه قرن پیش تا هم‌اکنون)، با اندکی بیشتر از صدهزار نفر جمعیت، بدترین وضعیت اشتغال و بحرانی‌ترین آمار بیکاری منطقه را داشته باشد؟ از این گزاره‌ی حیرت‌انگیز و تلخ چه نتیجه‌ای می‌توان گرفت؟

آروین ایلبیگی

عکس را انوش اصغری @anoush_asghari گرفته است.