آیا میدانید «خیابان حیدر شنجانی» کجای انزلی است؟ «کوچه حیدر شنجانی» چطور؟ نام «مجموعه ورزشی حیدر شنجانی» به گوشتان خورده؟… البته که نمیدانید و نشنیدهاید؛ زیرا هیچکدام اینها وجود ندارد! اما چرا؟ آیا اینکه حیدرخان شنجانی یک زمانی سریعترین شناگر ایران و رکورددار سالهای بسیار و قهرمانی با مدالهای رنگارنگ در شنا و واترپولو بوده کماهمیت است؟ یا زنده بودنش مشکل دارد؟ اینکه اهالی همان خیابان فرضی ممکن است یک جایی خودش را ببینند و با او همکلام شوند خطر دارد؟! بد میشود اگر کودکان انزلی نام بزرگان ورزش شهرشان را از خود شهر بیاموزند و ارزشهایی همچون سالم زیستی و قهرمانپروری در درونشان نهادینه شود؟… سالهاست که شوراهای شهر و روستا متولی نامگذاری معابر عمومی هستند و تصمیماتشان بخش مهمی از هویتِ محل زیست آدمیان را تحت تأثیر قرار میدهد. من یقین دارم آنهایی که این مسئولیت را در انزلی برعهده داشتهاند (از ذکر نامشان میگذرم) حیدر شنجانی را خیلی خیلی بهتر از غلامرضا تختی میشناسند. پس چطور یک خیابان و بزرگترین مجموعه ورزشی شهر را به نام آن قهرمان نامیدهاند و به نام حیدرخان حتی کوچهای کوچک و بنبست در دورترین نقطهی شهر وجود ندارد؟ آیا استفاده از نامی که همهجا گذاشتهاند و نیازی به تأیید نداشته، بیدردسرترین و راحتترین تصمیم بوده؟ یا چون سبک زندگی شخصیِ کسی را دوست ندارند، اسمش را از تاریخ خودنوشتشان حذف میکنند و شهری را محروم از تکرار نام او میدارند؟… .
«حیدر شنجانی» یک نمونه از صدهاست و جای بسیار نامهای آشنای دیگر بر دیوارهای شهرهای مختلف ایران خالی است. پرسش اصلی این است که چرا تصمیمگیرندگانِ هویت یک شهر، از سادهترین پژوهشهای ممکن و کمترین جسارت و نوآوری پرهیز میکنند؟ مسئله در فهم این امر ساده است که نام گذاشتن برای تکهای از تن یک شهر، آنقدر مهم هست که برایش به آدمهای تاریخخوانده و فرهنگشناس رجوع کنند و برای یافتن یک نام مناسب، زمانی بیشتر از ساخت تابلوی فلزیاش مصروف دارند!
آروین ایلبیگی
زیر عکس این بریده روزنامه قدیمی نوشته: حیدر شنجانی قهرمان مشهور تیم ملی ایران و عضو تیم شنای گیلان یکبار دیگر به همه نشان داد که هنوز سریعترین شناگر ایران است...