- ساختمان بازار جدید ماهی انزلی – در خوشبینانهترین نگاه – نمونهای از «ناکارآمدی خیرخواهانه» است. داستان از آنجا آغاز شد که مدیران سابق نهاد مدیریت شهری بندرانزلی، بدون هیچ تلاشی در مسیر طراحی و ساماندهی کارشناسانهی بازار سنتی ماهیفروشان، حل معضلات آن را ناممکن تشخیص دادند!! بعد هم تحت تأثیر بازار الگویی ماهی رشت (که آن هم نمونهای شکستخورده در امکانسنجی اقتصادی و بازاریابی فضای خدماتی ست)، تصمیم به انتقال بازار قدیمی گرفتند. ظاهراً پس از انتخابات شورا و عدم همراهی اعضای جدید، این پروژه با پیگیری نهاد سایهی مدیریت شهری (!) به سرعت اجرایی شد و پیش رفت. در نتیجه این بنای بیهویتی که در عکس میبینید -در یکی از معدود زمینهای با ارزش شهرداری در کوی واحدی- سر برآورد تا خواست دیرینهی مردم انزلی برای بهبود وضعیت بازار ماهی شهرشان اینگونه پاسخ داده شود. اما اشکال کار کجاست؟
در این مجال کوتاه، از ایرادات محتوایی و از ناکارآمدیِ اینگونه برنامهریزیهای شهری بخشینگر و آمرانه که تکیهای بر مطالعات اجتماعی ندارد، میگذرم. از لحاظ شکلی و اجرایی اما بزرگترین ایراد این پروژه، معماری آن است! وقتی میخواهید برای مهمترین حلقهی خدماتیِ مهمترین فعالیت اقتصادی یک شهر (که با پیشینهای به قدمت کل تاریخ آن، در بطن ساختار اجتماعی تنیده شده) بنایی طراحی کنید که جایگزین یک فضای موجودِ فعال و پویا در جای دیگری هم باشد، با این معماری ابتدایی و بیهویت به مقصود نمیرسید! برای آفرینش فضایی که قرار است – با نقشی حیاتی- در خدمت برندینگ انزلی باشد و پیشینهای بلند و مهم را نمایندگی کند، باید از «هنر معماری» و خلاقترین معماران ایران استفاده کنید. اگر نمیشناسید٬ مسابقهی درست معماری برگزار کنید. اگر بلد نیستید مسابقه برگزار کنید، از متخصصانش مشاوره بگیرید. اگر پول و حوصله و توان مدیریتی این کارها را ندارید، بهترین کار این است که هیچکاری نکنید!
ساختن این سازهی به غایت معمولی که هیچکدام از اجزای معماریاش نسبتی با خلاقیت و زیبایی ندارند، خیرخواهی برای اقتصاد شهر نیست. این بنا صرفاً یک اثر مهندسی پیشپاافتاده است که بخشی از زمینهای ارزشمند عمومی شهر را اشغال میکند تا فضای شکستخوردهی دیگری به بازارهای ناموفق سالیان اخیر انزلی اضافه کند. اتلاف سرمایهی دیگری از جیب شهر. ماحصلش هم چند واحد تجاری بیشتر برای فروش است! همین و تمام.
آروین ایلبیگی