مرکز اطلاعات گردشگری

از چندسال قبل در خیلی از شهرهای توریستی ایران به این نتیجه رسیدند که موضوع احداث «مرکز اطلاعات گردشگری» فراتر از نصب چند کانکس بی‌کیفیت (کیفیت معماری) و به کار گماشتن چند کارمند بی‌حوصله و آموزش‌ندیده است. سپس در گام اول به سراغ معماران خلاق رفتند تا ساختمان‌های کوچک و جزیره‌مانند این مراکز را به استانداردهای یک نشانه‌ی شهری موفق نزدیک کنند. با آن‌که اغلب این‌ها با کارفرمایی «سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» احداث می‌شدند، دست معماران را باز گذاشتند تا بدون ‌تبعیت از هویت تاریخی منطقه، مدرن‌ترین ایده‌ها‌ را هم به کار گیرند. عکس‌های این متن مربوط به «مرکز اطلاعات گردشگری شهر شیراز» است که دوازده سال پیش توسط علی سوداگران طراحی شد. بدون شک این ساختمان زیبا با ایده‌ی ساده و مدرنی که یادآور مبلمان‌های چوبی دهه هفتاد است، اهداف شکلی کارما در خلق نشانه‌ای چشم‌نواز -با کاربری اطلاع‌رسانی و فرهنگی‌- را محقق کرده و می‌تواند الگویی برای شهرهای دیگر باشد. اما حتی این پروژه‌ هم به دلایل مدیریتی بدون استفاده و ناکارآمد باقی ماند‌. درواقع از آنجایی که سازمان میراث فرهنگی در تمام بخش‌هایش با کمبود بودجه برای جذب نیروی انسانی متخصص و خرید ابزار لازم روبروست، در تجهیز و فعالسازی این مرکز نیز ناموفق عمل کرد. به همین سادگی تمام اهداف پیش‌بینی‌شده برای سرویس‌دهی به گردشگران شکست خورد و حتی از فضای نمایشگاهی کوچک تعبیه شده در این بنا هم استفاده‌ای نشد. این مثال آموزنده نشان می‌دهد که نگاه مهندسی و کالبدی (حتی در بهترین حالت خود) نخواهد توانست از سد نارسایی‌های مدیریتی، ضعف منابع انسانی و مجموعه‌ی نواقص نرم‌افزاری عبور کند. بنابراین در اینجا هم با مشکل استراتژی و تفکر مواجه هستیم. باید به مدیران شهری آموخت که ارتقای خدمات اطلاع‌رسانی به گردشگران، با تولید و تجمیع علمی اطلاعات، استفاده از تجهیزات و نرم‌افزارهای روز، طراحی درست فرآیندها و سرانجام بکارگیری پرسنل آموزش‌دیده و توانمند میسر خواهد شد.