عکسی از کسرائیان
این عکس را نصرالله کسرائیان، عکاس بزرگِ مردمنگاری ایران، از فراز پل انزلی گرفته است (در دههی چهل شمسی).
فقر، ثروت و محیط زیست
فقرا و ثروتمندان به روشها و دلایل متفاوتی دست به تخریب محیط زیست میزنند (اولی از سر ناچاری و دومی برای لذت و رفاه بیشتر). اما زیستمحیطِ آسیبدیده بیشتر از آنکه ثروتمندان را متأثر کند، فقیران را تحت تأثیر قرار میدهد.
باشگاه شهرداری
با شنیدن خبر انتصاب هیأت مدیرهی باشگاه شهرداری بندرانزلی (در هفته گذشته) و تصویب اساسنامهی جدید آن (در هفتهی آینده)، این پرسش مطرح میشود که بهترین وظیفهی قابل فرض برای چنین مؤسسهای چه باید باشد؟
خیابان حیدر شنجانی
آیا میدانید «خیابان حیدر شنجانی» کجای انزلی است؟ «کوچه حیدر شنجانی» چطور؟ نام «مجموعه ورزشی حیدر شنجانی» به گوشتان خورده؟… البته که نمیدانید و نشنیدهاید؛ زیرا هیچکدام اینها وجود ندارد!
تالابی که خشک میشود
آیدین این عکس هوایی دردناک را در تالاب انزلی گرفته تا به روشنی و بینیازِ توضیح، فاجعهای را – که برخلاف نظر بعضیها – اصلاً «طبیعی» نیست، نشان دهد…
اصغر کهن قنبریان
دههی شصت بود؛ یخهای نشسته بر زمینِ فرهنگ به آرامی آب میشد و نهال اصلی تئاتر آماتوری انزلی، در دستان او بود. «تئاتر» عشقی بود که سالها پیشتر مریم فرخنیا در دلش نهاده بود.
موزهی زنده
این دکان بزرگ در ورودی شنبهبازار را حتماً دیدهاید. زمانی در اختیار پرسنل نمایندگی روزنامه کیهان بوده و حالا – خوشبختانه – برای پخش روزانهی مطبوعات به شخص دیگری اجاره داده شده است…
ساحل
سندی تاریخی که نشان میدهد چطور زندگی اجتماعی با تمام ابعاد و نشانههایش در جوار دریا جریان داشت.
درنای امید
حالا دیگر ماجرای «امید»، عجیبترین داستان واقعی پرندگان مهاجر ایران است. از دیرباز، درناهای زیبای سیبری (با بدن سفید، پاهای بلند سرخرنگ و منقاری سیاه بر صورت سرخ) پاییز هر سال مهاجرت طولانی خود را در سه گروه آغاز میکردند. دسته شرقی به سمت چین میرفتند، دستهی مرکزی راهی هند شده و گروه غربی، سرزمین…