
ناصر رمضانی
ناصر رمضانی، راویِ جستجوگر، وفادار، خیالپرداز و انتقادگر بندرانزلی است. شهری کوچک اما پرآوازه که چهار دهه است نقاش را رها نکرده و در تمام آثارش حضوری حذفناشدنی داشته است.

مواجهه با طبیعت
«خاخورزا»ی بسیار کوچکم، کنجکاو و جستجوگر و فراری از خواب و خوراک است؛ اما تمام بیقراری شهریگونهاش، در مواجهه با درخت و گیاه و چند متر طبیعتِ محبوس در حیاط خانه نیز از بین میرود.

طعم چای گیلان
از محمود پاینده لنگرودی، در وصف طعم چایِ عجیب خانهی کاظم سادات اشکوری، روایت پرشوری نقل بود که پیش از مواجهه با آن، در نظرم اغراقآمیز میآمد. اینجا اعتراف میکنم حقیقت محض است.

دیو در لباس توسعه
حالا دیگر پروژهی سد لاسک به پروندهی حیثیتی فعالان محیطزیست و کنشگران اجتماعی گیلان در تقابل با «مدیران سرسپرده به دیو توسعهی ویرانگر و ناپایدار» تبدیل شده است. گویی که شکست هرکدام از این دو جبهه، نمایانگر توان اجتماعی ما برای نجات میراث طبیعی و زیستبوم گیلان خواهد بود.

طبیعت در ایران باستان
ایرانیان باستان باور داشتند که «طبیعت» امانتی در دست آدمیان است و در پایان جهان میبایست آن را به شکل نخستیناش به دادار آسمان بازپس دهند. این باور متعالی، حفاظت از محیط زیست را وظیفهی بنیادین آنان قرار میداد.

آرامشِ ازدسترفته
این عکس را یک خلبان سوئیسی در زمستان ۱۳۰۳ از صیادان بندرانزلی گرفته است. زمان عکاسی مقارن است با آخرین ماههای سلطنت قاجاریان بر کشوری که از ضعف دولت مرکزی و نبود انواع ساختارهای دیوانی رنج میبرد.

در ناامیدی
تا امروز فکر میکردم امید صلاحی به پنجمین شورای اسلامی شهر انزلی هست. همهی مطالبی که در رسانهها نوشتم و تمام وقتی که برای نشستها و گفتوگوها گذاشتم برای همین بود.

هرکسی خودش میداند چقدر متهم است
در فاجعهی سیل شیراز که تصاویرش هزاران بار دست به دست چرخید، ۱۹ نفر جان باختهاند اما در بحران آلودگی هوا که مدتهاست ادامه دارد، سالی ۳۴۰۰۰ نفر در سراسر ایران کشته میشوند.